سامیارسامیار، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره
مامان سمیرامامان سمیرا، تا این لحظه: 36 سال و 16 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 38 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
عقدمونعقدمون، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره
عروسیمونعروسیمون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

غزل قریب زندگیم

پایان یازده ماهگی

1394/12/22 22:28
نویسنده : مامان سمیرا
652 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره یازده ماهتم تموم شد و وارد 12همین ماه زندگیت شدی خیلی خیلی دوست دارم وخدارو شکر می کنم.

این روزا کف دست و پات یکم زرد شده و نگرانتم

پنج شنبه صبح من و تو همراه کالسکه خندونک دوتایی برای اولین بار رفتیم مطب خانم دکتر برای چکاپ و زردی. قبلا یا بابایی یا مادرجون همراه ما بود

باید غذاهایی مثل هویچ و کدو رو کم کنم و پرتغال ندم بهت .البته بهت آب پرتغال میدادم بعد قطره اهن. تا ببینیم کم میشه زردیت یا نه. اگه نشه باید آزمایش خون بدیم ببینیم چیه. غمگین خدا کنه چیزی نباشه . خیلی نگرانمخطا

وزنت 10.500 بود دور سرت 46.5 و قدت 76. 

درضمن خانم دکتر حال امیرحسین هم پرسید  و گفتم که خوبه چشمک

اینم سامیار که منتظره تو مطب خانم دکتر تا نوبتش بشه

پی نوشت:

امشب بابایی خونه نمیاد و سرکاره . منم زنگ زدم پدرجون که بیاد دنبالمون. داشتم وسایلو جمع می کردم و اومدم تو آشپزخونه دیدمممم ....تعجبگریه

تخم نارنج که برای عید سبز کرده بود عزیزجون برای ما رو اپن بود نمی دونم پسری چجوری انداختی پایین و داشتی باهاش بازی می کردی تازه دهنتم گلی بود.. . یه مزه کردی!!!

حیف این جوونه ها نبود؟؟ نمی تونم یه دقیقه هم تنهات بذارم !!گریه

منم تخم پرتغال سبز کردم اما تازه داره جوونه میزنه و به هفت سین نمیرسه... هیچی دیگه به لطف شما پسری همون گندمو سبز می کنم!!!

پسندها (2)

نظرات (3)

مامان سمیه
25 اسفند 94 13:48
حیف باشه اون جوونه ها چقدرم خوشگل بودن، من برای جلوگیری از این گونه حوادث لحظه ای غزل رو تنها نمیذارم همیشه حواسم به کاراش هست ولی خب گاهی بازم میبینی یه کاری کرد که دیگه ازدست من کاری برنمیاد برای زردیه دست و پای سامیار حتام پیگری باش ان شالله که رفع بشه و چیز مهمی نباشه
مامان سمیرا
پاسخ
ازمایش دادیم دکتر میگه خوبه . بعد عید پیش یه دکتر دیگه هم می برم .ببیبنم اون چی میگه
مامان سما
27 اسفند 94 13:57
عزیزم ان شالله ک خوب میشه.نگران نشی یه وقت.... سامیار شیطون شده ما نمیدونستیم..😊😊 چه شیطونیای زحمت داری😘😙😘😙😘😙مامانشو ب زحمت انداخت تمیزکاری کنه شیطونیاشو
مامان سمیرا
پاسخ
ممنونم
.•♥خواهری بلور♥•.
29 اسفند 94 22:43
سلام گلم پسمل بلا سمیرا جون سال نو مبارک
مامان سمیرا
پاسخ
ممنون سال نو شماهم مبارک