اولین بشکن بشکن سامیار
سلام پسر شیطونک من!
عشق مامان قبلا یه اسباب بازی که اسمشو مورچه آبی گذاشتیم و رو هی زدی زمین و یه شاخکشو شکوندی
اما شنبه 15 اسفند یه حباب شیشه ای که کوک می شد و آهنگ میزد از قبل داشتم رو زدی به دیوار شکوندی
اما دیروز رفته بودی تو اتاق خواب و یه چند دقیقه خبری ازت نبود صدات زدم و خودت اومدی. بعدا که رفتم تو اتاق خواب با این صحنه مواجه شدم ....
بعله.. دوتا پد پنکک که تازه می خواستم ازشون استفاده کنم رو گرفتی تیکه تیکه کردی
جدیدا ماشین بازی هم می کنی ماشین رو که را می بری صداهم در میاری که مثلا داره هن هن می کنه
از جاروبرقی بازی کردنت هم بگم که وقتی روشنش می کنیم مثله گربه ای که موش گرفته باشه می پری روش و وقتی جارو میکشم هلش میدی و کمکم می کنی دستت درد نکنه عزیزم
وقتی می خوایم جدات کنیم جیغ می کشی و گریه می کنی. وقتی هم که خاموش میشه گریه می کنی که چرا خاموش شد
اینم جاروبرقی خونه مادرجون
اینم عکس همین جوری