تب ناگهانی و مریضی دوباره
پسر گلم سلام خوشگلم...
از دوشنبه ظهر پسریم یه دفعه تب کردی. فقط تب بودو هیچ نشونه دیگه ای نبود سه شنبه بردیمت دکتر و سیتریزین و یه انتی بیوتیک برات نوشت و گفت اگه تبت قطع نشد بهت بدم و پنج شنبه ببرمت دکتر . گفتش الان یه ویروسی هست که بچه ها میگیرن تب میکنن و تنشون دون دون قرمز میزنه.
خودم از دوشنبه بهت استامینوفن می دادم اما اصلا تبت قطع نمیشد .سه شنبه شب به 39.5 هم رسیده بود ..دل شوره گرفته بودمو نزدیک بود اشکم دربیاد..مادرجون و پدرجون هم نگرانت بودن ..ساعت 11 شب اومدن پیشت و یکی دوساعت بودن. مادرجون هی می گفت بمونم .من گفتم نمیخوادو فردا باید بری مدرسه.
پسرم الهی قربونت برم تو همون حال مریضی خنده رو لبات بود و بازی هم میکردی
خداروشکر اون شب حدود ساعت 2 نصف شب تبت قطع شد. ولی هر چهار ساعت بهت استامینوفن میدادم وگرنه دوباره شروع میشد.
چهارشنبه پدرجون اومد و اصرار کرد که ببریمت پیش یه دکتر دیگه تو بیمارستان کودکان. خلاصه رفتیم اونجا نوبتم نداشتیم . پدرجونت رفت و هرجور که شده واست یه نوبت جور کرد. دکترش فوق تخصص عفونت کودکان بود . معاینه کرد و خدارو شکر گفتش چیزیش نیست.
من و بابایی خیالمون یکم راحت شد اما پدرجون همچنان نگران بود. و میگفت کاش یه ازمایش می نوشت واسش
واقعا بابا مامان های ما کی خیالشون از بابت بچه ها راحت میشه؟؟........ هیچ وقت!!
پنج شنبه ساعت 5 صبح بود بهت استامینوفن دادم و دیدم دیگه تب نداری . خدارو شکر حالت کاملا خوب شده بود. اما مادر جون و پدر جون اومدن و گفتن یه باردیگه ببریمش پیش دکتر خودش. برای اینکه خیال هممون راحت بشه دوباره رفتیم و خانم دکتر معاینت کرد و گفت آقاسامیار خوبه خوبه نیازی به آزمایشم نیست.
خلاصه سامیار طی 3 روز 3بار رفت دکتر... اصلا دیگه دل خانم دکتر تنگ میشه واسش . .منشی خانم دکترم شماره پرونده سامیارو حفظه. فکرکنم میذاره دمه دستش
اما دیروز(جمعه) تنت دون دون قرمز زد ولی امروز خوب شده .. خانم دکترم زنگ زد و حال سامیارو پرسید.دست خانم دکتر درد نکنه
چهارشنبه ماهی کوچولومونم مرد بیچاره. این اواخر بهش خوب رسیدگی نمی کردم. ماهی کوچولومون همراه یه ماهی دیگه.برای عید 93 گرفته بودم .1 سال و هشت ماه پیشمون بود.
اون یکی خیلی شیطون بود قبل اینکه سامیاری بیاد ..یه شب که ما نبودیم خودشو از تنگ پرت کرد بیرون. وقتی ما اومدیم هنوز زنده بود. انداختمش تو آب اما صبح دیدم که مرده.
اون بزرگه خودکشی کردو اون کوچیکه صورتی هم که تازه مرده.این عکس ماله عید 93 هست