سامیارسامیار، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره
مامان سمیرامامان سمیرا، تا این لحظه: 36 سال و 16 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 38 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
عقدمونعقدمون، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره
عروسیمونعروسیمون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

غزل قریب زندگیم

اولین کبودی سامیار در اثر شیطنت

1394/8/18 21:40
نویسنده : مامان سمیرا
965 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم عزیزکم بالاخره شیطونی هات کار دستت داد و خودتو زخمی کردی. غمگین

داشتی مثل همیشه پیش میز تی وی بازی می کردی که با کله خوردی به گوشه ی جادستمالی و سطلش. و صدای گریه ت دراومد .الهی مامانی فدایت بشههه

البته من همون لحظه تو آشپزخونه چشمم بهت بود و گفتم الان میخوره زمین .. اما

تا من بجنبم از جااااا     جوجه چی شد واویلا!!!

خوشبختانه زیاد گریه نکردی و زود ساکت شدی رو سرتم یخ گذاشتم اما متاسفانه جاش موند.. قبلا هم با سر زمین می خوردی اما زیرت تشک بود یا زیاد محکم نمی خوردی خودتم گریه نمیکردی یا زیاد گریه ت جدی نبود. اما این دفعه بو شدی واقعاخطا

اینم عکسش... بعدا این و میبینی نگی عجب مامانی دارما از کله ی کبودم عکس گرفته به جا نوازشخندونک کلی قوربون صدقه ت رفتم عزیزمبوس

 

پسندها (1)

نظرات (3)

مامان حلما
21 آبان 94 2:06
اخی طفلی نازی کوچولو
مامان سمیرا
پاسخ
مامانی حلما توهم بیداری
دایی موسی
22 آبان 94 19:45
انقدر شیطونه
مامان سمیرا
پاسخ
به دایی هام رفتم
uncle mahyar
22 آبان 94 19:46
uncontrolable
مامان سمیرا
پاسخ
به دایی هام رفتم